در ستایش جهان هایی کوچک و ساده و کامل - مصطفی مستور
- این را از سر فروتنی و این جور اداها نمی گویم. به این خاطر می گویم که در برابر ساده ترین سوال ها بعد از کمی کالبد شکافی موضوع، حسابی گیج و گول منگ می شوم. با این حال فکر می کنم این سوال بسیار مهیج و پر انرژی است. از آن سوال هایی است که آدم دوست دارد ساعت ها در موردش حرف بزند.
- کاش می شد به جای "نشسته بود" فعل دیگری به کار برد چون "وضعیت نشستن" همه ی موقعیت او را توضیح نمی دهد.
- او باز با همان لحن دوست داشتنی ، لحنی که از هر طعنه یا بی میلی یا یقین یا تهدید یا شور یا فخر فروشی یا فروتنی یا غرور یا اشتیاق یا تردید یا از هر حس انسانی چشم پر کن دیگری خالی بود، گفت: "بله." شاید تنها القای لحن کلامش "ادب" بود.